در یکی از استراتژیک ترین گفتگوهای زنده، به بهانه تحلیل موشکافانه و کاربردی کتاب قوی سیاه نوشته نسیم طالب، حسین نوریان مدرس و مشاور برجسته کشور در مقابل محمد آکوچکیان مدیر آکادمی راهبرد کسب و کار ایرانیان نشست.‼️
کسب و کارها به صورتی تکرار شونده در معرض رویدادهایی نامتعارف و شگفت آور قرار می گیرند که می تواند شیرازه کسب و کارشان را فرو بپاشد.
چرا و چگونه شگفت زده می شویم؟ دانش و تفکر محدود، با اندیشه های مدیران چه میکند؟ چرا و چگونه خودمان را فریب می دهیم؟ تفسیرهای پسینی یا تقلب در واقعیت!!
چرا در پیش بینی چالش های آینده شکست میخوریم؟ چرا داده ها به سم تحلیل تبدیل می شوند؟ تعصب با کسب و کارمان چه میکند؟ آیا نظام فرضیه سازی و تبیین چشم انداز نیازمند اصلاح است؟
چگونه از بند رویدادهای ناگهانی نجات یابیم؟ چگونه از این رویدادها به نفع خودمان بهره ببریم؟ نظام شبکه ای و سیتسمهای فرکتال چه ایده هایی برای درک محیط کسب و کار به ما میدهند؟
در پاسخ به این پرسشها، این گفتگو شامل ۳ بخش از سه نشست این دو مدرس، نویسنده و محقق شناخته شده مدیریت استراتژیک است. گفتگو در سطح بالای علمی و تجربی برگزار خواهد شد و میتواند برای ارشدترین مدیران و تحلیلگران جذاب و آموزنده باشد.
گفتگوی اول: قوی سیاه با کسب و کار های ما چه میکند؟ (با کلیک روی دکمه پخش بشنوید)
گفتگوی دوم: چرا در پیش بینی وقایع مهم و موثر شکست میخوریم؟ (از پائین صفحه دانلود کنید)
گفتگوی سوم: فرار به سوی پیروزی با قوی سیاه (از پائین صفحه دانلود کنید)
معرفی کتاب قوی سیاه: تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال مىپنداشتهایم
کتاب قوی سیاه: تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال مىپنداشتهایم نوشتهی نسیم نیکولاس طالب، به بررسی اثرات شدید ناشی از برخی رویدادهای بسیار غیرقابل پیشبینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دمدستی برای این رویدادها میپردازد. نظریه مطرح شده در این کتاب بعدها به عنوان نظریه قوی سیاه معروف شد.
کتاب قوى سیاه (The black swan) سه ویژگى دارد: نامنتظر است، پیامدى سنگین دارد، پس از وقوع پیشبینى پذیر مىنماید (اما پیش از وقوع پیشبینى شدنى نیست).
قوی سیاه رویدادی است، مثبت یا منفی، که محال پنداشته میشود، اما وقوعش پیامدهای عظیمی به دنبال دارد. نسیم نیکولاس طالب (Nassim Nicholas Taleb)، در این کتاب روشنگرانه که نقطهی عطفی در حوزه تفکر مدرن به شمار میرود، با نثری شیوا و دلنشین نشان میدهد که این رویدادهای قوی سیاه تقریبا همهی مسائل مربوط به دنیای ما را توضیح میدهند؛ با این حال ما و به ویژه متخصحان نسبت به آنها نابیناییم. همچنین با پرداختن به موضوع شکنندگی و مقاوم بودن در برابر قوهای سیاه، به ما کمک میکند، بهتر این رویدادها را بشناسیم و از آنها به نفع خود بهره ببریم.
ایدهی اصلی این کتاب نابینایی ما نسبت به تصادفی بودن است، مخصوصاً نابیناییمان نسبت به انحرافهای بزرگ: چرا ما، دانشمند و غیردانشمند، کلهگنده و معمولی، تمایل داریم به جای اسکناس پول خرد ببینیم؟ چرا علیرغم اینکه تأثیرات عظیم رویدادهای مهم احتمالی برایمان مثل روز روشن است، مدام بر جزئیات تمرکز میکنیم تا بر آنها؟ و در صورت پذیرفتن استدلال من، چرا مطالعهی روزنامه در اصل شناخت تو را از دنیا کم میکند نه زیاد؟
بهراحتی میتوان دید که زندگی تأثیر فزایندهی چند شوک مهم است. تعیین نقش قوهای سیاه از جایی که نشستهای چندان سخت نیست. تمرین زیر را انجام بده. به زندگیات نگاه کن. رویدادهای مهم، پیشرفتهای تکنولوژی و اختراعاتی را که از زمان تولدت در محیطمان اتفاق افتادهاند بشمار و آنها را با چیزی که قبل از ظهور آنها انتظار میرفته مقایسه کن. چه تعداد از آنها طبق برنامه پیش آمدهاند؟ به زندگی شخصی خودت نگاه کن؛ مثلاً به انتخاب شغلت، یا آشنایی با همسرت؛ تبعیدت از سرزمین مادریات؛ خیانتهایی که با آنها روبرو شدهای؛ توانگر شدن یا تهیدست شدن ناگهانیات. چند بار تا حالا این مسائل طبق برنامه اتفاق افتادهاند؟
قوی سیاه کتابی است که یک ایدهی پایهای را بیان میدارد؛ به هیچ وجه بازیافت و بستهبندی مجدد افکار دیگران نیست. یک نوشتهی برخاسته از اندیشه است، نه یک گزارش علمی محض.
ترتیب این کتاب از یک منطق ساده پیروی میکند؛ از چیزی که میتوان آن را ادبی نامید شروع میشود و به سوی چیزی که میتوان کاملاً علمی دانست میرود. روانشناسی عمدتاً در بخش اول و اوایل بخش دوم حضور دارد؛ حوزهی کسبوکار و تجارت و علوم طبیعی عمدتاً در نیمهی دوم بخش دو و در بخش سوم مورد بررسی قرار میگیرند. بخش اول، «اُمبرتو اکو و کتابخانهاش که سنخیتی با کتابخانههای معمول ندارد»، عمدتاً دربارهی این است که ما چطور رویدادهای تاریخی و رویدادهای روزمره را درک میکنیم و چه تحریفهایی در حین برداشت پیش میآید.
بخش دوم، «قبول کن که نمیتوانیم پیشبینی کنیم» دربارهی خطاهای ما در برخورد با آینده و محدودیتهای بیانشدهی برخی «علوم» است و همچنین دربارهی کاری که میتوانیم دربارهی این محدودیتها انجام دهیم. بخش سوم، «آن قوهای خاکستری افراطستان» عمیقتر به موضوع رویدادهای افراطی میپردازد، توضیح میدهد که چطور منحنی توزیع نرمال (آن شیادی عقلانی بزرگ) تولید میشود، و ایدههایی را که در علوم طبیعی و اجتماعی تحت عنوان «پیچیدگی» جمع شدهاند، مورد بررسی قرار میدهند. بخش چهارم، «پایان»، بسیار کوتاه خواهد بود.
در بخشی از کتاب قوی سیاه میخوانیم:
ما طوری رفتار میکنیم گویی قادریم رویدادهای تاریخی را پیشبینی کنیم، و یا حتی بدتر از آن، گویی قادریم مسیر تاریخ را عوض کنیم. مثلاً قیمتهای نفت را برای سی سال آینده تخمین میزنیم، بدون آنکه بدانیم حتی نمیتوانیم آن را برای تابستان آینده پیشبینی کنیم خطاهای فزایندهی پیشبینی ما در مورد رویدادهای سیاسی و اقتصادی چنان هولناک است که هر بار که به پیشینهی تجربی بشر نگاه میکنم، باید خودم را نیشگون بگیرم تا مطمئن شوم خواب نمیبینم. مسئلهی حیرتآور، بزرگی خطاهای پیشبینی ما نیست؛ بلکه فقدان آگاهی ما از عدمتواناییمان در پیشبینی کردن است. این مسئله موقعی بیش از هر زمان دیگری نگران کننده میشود که ما درگیر نزاعهای مرگبار میشویم: جنگها اساساً غیرقابل پیشبینیاند (و ما این را نمیدانیم). به خاطر همین سوءتعبیر در مورد زنجیرههای علیتیِ بین خطمشیها و اقدامات عملی میتوانیم به لطف جهلمان به راحتی موجب پدیدار شدن قوهای سیاه شویم درست مثل بچهای که دارد با آتش بازی میکند.
عدمتوانایی ما در پیشبینی کردن در محیطهای در معرض قوی سیاه، به همراه یک عدم آگاهیِ کلی از این مسئله، به معنای این است که برخی حرفهایها، علیرغم اینکه فکر میکنند متخصص هستند، در واقعیت امر چنین نیستند. آن طور که رکوردها و آمار تجربیِ خودشان نشان میدهد، این افراد در مورد موضوع مورد نظرشان بیشتر از عوامالناس آگاهی ندارند؛ با این حال در قصهپردازی کردن دربارهی آن و یا بدتر در غرق کردن تو در انبوهی از مدلهای ریاضی پیچیده، بسیار کار کشتهتر هستند. همچین احتمال بیشتری دارد که کراوات بزنند. (درباره همین بخش این پادکست را هم بشنوید: نوبلیستی که نشان داد پیشگویان بازار دغلبازانی در کتوشلوار هستند )